سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

بیمارستان لولاگر

وقتی بیمارستان بودم٬ مامانم نمیدونست که من کجا هستم ولی شنیده بود که مریضخونه هستم. یه عالمه گشته بود تا منو پیدا کرده بود. خودش میگه من یواشکی میومدم میدیدمت و یه عالمه بوست میکردم و بهت میگفتم که به بابات نگو من اومده بودم به دیدنت وگرنه از اینجا میبرتت یک بیمارستان دیگه تا من نتونم ببینمت. من که یادم نمیاد ولی حتما به بابام نگفته بودم.

بابام دوست نداشت که من نون دولت رو بخورم. شماره تلفون همسایه مان را داده بود که هر وقت مرخص شدم٬ فوری زنگ بزنم و خبر بدم تا زود بیاد و بریم مغازه (خانه مان).

 بعد از دو ماه یکروز عصر آقا دکتر اومد و گفت فردا مرخص میشم. من هم فوری زنگ زدم و به بابام خبر دادم و همون شبانه بابام اومد و من رو برد تا یکوقت شام و صبحانه اضافی دولت را نخورم تا نمک گیر نشم و ...

 

آخه من سوپ دوست ندارم!

کلاس دوم بودم که دو ماه در بیمارستان لولاگر بستری بودم. فقط بهم سوپ میدادند. اما من که سوپ دوست نداشتم یواشکی غذایم را میریختم دور و از اینور و انور نون کش میرفتم و نون خالی میخوردم. بعضی وقتها هم هیچی نمیخوردم!

بعداز سه چهار روز فهمیدند و باهام حرف زدند. بهشون گفتم که من سوپ دوست ندارم. پرسیدند چی دوست داری؟ منم گفتم  چلوکباب. از اون روز به بعد فقط چلوکباب بهم میدادند. چلوکبابشون هم زیاد خوشمزه نبود آخه نه پیاز داشت و نه نمک! میگفتند پیاز و نمک واسم خوب نیست! ولی خیلی بهتر از سوپ و نون دزدکی بود. تازه یه کیف دیگه هم داشت و اون اینکه فقط واسه من چلوکباب درست میکردند! نمیدونین چه کیفی داره که تو یه بیمارستان به اون بزرگی واسه آدم غذای اختصاصی درست کنند و بعضیها هم حسودی کنند. من که یه عالمه کمبود داشتم٬ از همه اینا کیف میکردم.

یکروز آقا دکتره با دو سه نفر دیگه (که فکر کنم دانشجو بودند) اومدند تو اطاق.آقا دکتر گفت دمرو بخواب و بعدش شلوارم رو کشید پائین! هی رو کونم با خودکارش خط میکشید و به اونا میگفت که کجاها میشه آمپول زد و کجا نباید آمپول زد! خلاصه بیشتر از نیم ساعت هر دوتا کپل من رو نقاشی کرد و راجع به دنبه های من حرف زدند و بعدشم رفتند. حیف که دوربین عکاسی نداشتم تا ار نقاشی آقا دکتر یک عکس یادگاری بگیرم!