سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

پوست انار

داشتم خونه رو مرتب میکردم که توی وسایل اضافی یکخورده حنا پیدا کردم و یک کمی هم آب اکسیژنه!
یکی از دوستام گفته بود که اگه پوست انار رو بجوشونی٬ رنگ سیاه درست میشه! منهم پوست انارهای شب یلدا رو ریختم توی قابلمه و جوشوندمشون تا حسابی آبش غلیظ شد! بعدش با کمی حنا قاطی کردم و گذاشتم سرم!! بعدا که سرم رو شستم دیدم موهای سفید سرم قرمز شده و موهای سیاه قهوه‌ای!!!
بعدا فهمیدم که موهای پشت سرم سیاه و خاکستری مونده٬ انگاری موهای پشت سرم رو کم حنا گذاشته بودم!
بعداز چندروز یک کمی آب اکسیژنه زدم به یکطرف سرم که موهاش قرمز شده بود٬ یکدفعه دیدم که ای‌وای موهام سفید شده!!!

خلاصه الان موهام حسابی رنگ‌وارنگ شده و با کچلی وسط کله‌ام که مثل خورشید می‌درخشه٬ شاید بشه گفت کله‌ام خورشیدی شده با رنگین‌کمان خاص خودش

حالا خوبه که تو این خارجه‌ای که من هستم هر‌کاری بکنی و هر رنگی که بشی٬ کسی کاری نداره و فکر میکنن که مُده و مدل جدیده! وگرنه باید تو این سرما و یخبندون سرم رو تیغ‌کاری میکردم و اونوقت کله‌ام یخی میشد

راستی یادم باشه دفعه دیگه آب اکسیژنه رو با حنا قاطی کنم و ببینم چه معجونی درست میشه

اولین حلوای نذری

این دومین بار هستش که تو این هفته حلوا پختم. نمیدونم چرا تازگیها اینهمه هوس حلوا کردم. آخه چندسالی بود که حلوا درست نکرده بودم. نکنه ویار کردم؟!!

ایندفعه حلوام از همه دفعه‌های پیش خیلی خوشمزه‌تر شده بود و به‌قول معروف جا افتاده بود. انقدر خوشمزه شده بود که دو بشقاب به نزدیکترین خانواده ایرانی که در همسایگیم هستند٬ دادم و گفتم یکیش رو به یکی از بچه‌هاش که کمی دورتر زندگی میکنه بده.
این اولین بار هست که (به یاد و سنت ایران) نذری دادم و دیدم چه کیفی داره نذری دادن و خوشحال کردن دیگران.
حالا نمیدونم اسم اینکار نذری هست یا چیز دیگه! آخه من که چیزی نذر نکرده بودم!