نمیدونم ۱۷ ساله بودم یا ۱۸ ساله٬ ولی چه فرقی میکنه؟ به هر حال یکروز داغ تابستون بود که شیک و پیک کرده بودم و داشتم میرفتم کارخونه سیمان شهرری دنبال کار. آخه یک آگهی داده بودند تو روزنامه و منم وقت مصاحبه گرفته بودم واسه کار تابستونی.
هوا خیلی گرم بود. توی راه یک بستنی خریدم و همینجوری که داشتم میخوردمش و باهاش حال میکردم٬ یدفعه یه تیکش افتاد رو پیراهنم و لباسم لک شد و خلاصه کلی حالگیری! آخه داشتم میرفتم مصاحبه دیگه.
همینجوری که به لکه پیراهن قشنگم نگاه میکردم٬ پیش خودم گفتم که ایکاش امامزمان ظهور کرده بود و اونوقت میتونستم برم در یکخونه رو بزنم و ازشون بخوام که یک پیراهن تمیز بهم قرض بدن که باهاش برم مصاحبه!
آخه میدونی! میگن وقتی امام زمان بیاد٬ جامعه صلواتی میشه! یعنی بجای پول صلوات میفرستی (یا یک کار خوب میکنی) و جنس میگیری!! و یا در اصل همه با هم مثل فامیل و یک خانواده میشن و هر کس به اندازه توانش کار میکنه و به اندازه نیازش مصرف میکنه.
بگذریم! حالا که فکرم یک کمی پختهتر شده٬ بخودم میگم آخه شوتعلی٬ اگه امام زمان اومده بود و جامعه ایدهآل شده بود٬ که دیگه عقل اون مصاحبهچی که به چشمش نبود تا از پیراهنت که آبستن ِ بستنی شده٬ ایراد بگیره قبولت نکنه!
حالا یکوقت فکر نکنید اسمم شوتعلی هستشا٬ اسمم مث همون اسم ِ امام زمانه! شاید واسه اینکه هم اسم هستیم٬ امام زمان رو خیلی دوسش دارم دیگه!
خلاصه حسابی از مرامش خوشم میاد و از همون موقع منتظرشم.
پینوشت ۱: انگاری جوهر منهم کوپنی شده٬ حتما واسه همینه که تند تند نمینویسم دیگه!
پینوشت ۲: نیمه شعبان تولد بنیانگذار بینالملل ِ صلح و آرادی مبارک باد
سلام
" صاحبدلان " مجموعه ای از اشعار عاشقانه وعارفانه از شعرای قدیم وجدید است
منتظر حضور سبز ونظرتان هستیم
این وبلاگ هر هفته چهارشنبه یا پنج شنبه با یک شعر نو بروز میشود
اگه دوست داشتین این وبلاگ را به دوستانتان معرفی کنید
دکتر مجتبی کرباسچی
سلام دوست خوبم / خوشحال از حضور پر مهرت . بالاخره مصاحبه چی شد ؟ با لباس بستنی شده پذیرفته شدی یانه ؟ میلاد نو مبارکباد .
ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی / دل بی تو بجان آمد وقت است که باز آئی .
شاد باشی و بهاری .
esme shot ali ham beton miad ha :d
ye chizio az man beshno in ghazie emem zaman ina ham hamash sare karie ,akhe alan to in balbasho ke adam hamashon be tah residan be jaye inke in emem biad komak kone rafte to gheybat akhe in dige che modelie
دعا کنید که سایه سیاه غم از دیدگانمان پاک شود شاید به نور هم نامتان . عیدتون مبارک .
سلام آقای مهدی.شما نه تنها اسماتو با هم یکی هست بلکه در زمینه ی غیبت جفتتون ید طولایی دارین.
اولا که اگه جوهر خودکارت کوپنی شده آدرست رو بنویس تا برات یه عالمه خودکار و جوهر خودکار بفرستم(!)تا دیگه بهانه ای باقی نمونه...
ثانیا به نظرم انتظار بیش از حد کار درستی نیست!شاید اصلا دلش نخواد بیاد یا حداقل به زندگی ما قد نده.پس تکلیف ما...؟باید خودمون قدم برداریم حداقل اگر هم <منتظریم>می توانیم اولین قدم ها را برداریم و ...
ثالثا اگر قرار بر ظهور مهدی باشه،عیسی هم می آد
رابعا اسم شما با جابه جایی یک کسره و فتحه ی کوچک کمی متفاوت شده!درست می گم؟!
خامسا
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری
نه ز دیار و دیاری باری
قاصدک ابرهای همه عالم شب و روز...در دلم می گریند
من پست جدید می خواااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممم
سلام خوبین ؟..... خوب اگه امام زمان بیاد شاید اصلا لازم نباشه بری مصاحبه ....شایدم اصلا نخواد بری سر کار ......
درودی سبز
خوب شد بروز نکردید تا من برسم ... گرفتار بودم برادر مهربانم که حالم را تند و تند دیگر نمی پرسی!!! شاید چون تند تند نمی نویسی؟؟؟؟ می دانم خودم باید به دنبال پاسخ پرسشم باشم ...
همیشه سبز، همیشه سلامت
در پناه دادار پایدار
سلام
امیدوارم که پیش از ظهور ایشان، حضورشان را درک کنی
خوبید ؟
هشت روزی در سفر بودم و وقت اینکه وبلاگ دوستان را ببینم نداشتم...
فکر کردم سمفونی حداقل دو،سه پست جدید ناخوانده برایم دارد...اما حالا در کمال ناباوری می بینم که نه خیر...
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟