یکی از دوستان پرسیده بود که چرا اسم سمفونی شعلهها رو انتخاب کردی؟
بهش قول داده بودم که علتش رو بنویسم و حالا مینویسم:
سمفونی٬ خود زندگی است. با آغاز و تولدش شروع میشود و همچون دریا در عین ٍ حال که جذر و مَـدّ ِ دریا را در دل ٍ خود دارد٬ با امواجش میخروشد و هر آنچه را که با آب و آبی و پاکی٬ به ساحل خاکی میراند و اینچنین خود را پاک و زلال میکند.
پسوند شعلهها را در امتداد سمفونی را برگزیدم تا شاید نور و چراغی باشد در تاریکیها تا راه را روشن کند و خالصها را از ناخالصیها! غرض و مرضهایم را بسوزاند و با شعلهاش نوشتههای یخزده را ذوب کند و به قلبها گرما و روشنی دهد.
... و اگر اینچنین میشد٬ چه زیبا بود رقص شعلهها با آهنگ سمفونی ... و چه گرم کننده و راهگشا بود٬ در زمستانی سرد و شبی سیاه ...
دوست عزیز
هم اسم وبلاگت قشنگه هم فلسفه اش و هم مطالبش
موفق باشی و در راه هدفت استوار