سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

بلوز جادوئی

کلاس اول دبستان بودم که یکروز مامانم اومد مدرسه یه عالمه بوسم کرد و یک بلوز بهم داد و منم همونجا پوشیدمش. بلیز بافتنی بود و خودش بافته بودش.

مدرسه تعطیل شد و رفتم مغازه (خانه مان) پیش بابام. بابام پرسید این بلوز را از کجا آوردی؟ گفتم مامانم بهم داده. بابام گفت اون دیگه مامانت نیست٬ یک جادوگر هستش و این بلوز جادو شده هستش! از تنم درآورد و همونجا تو خیابون قیچیش کرد و آتیشش زد!! از اون ببعد هم هی میگفت اون زنه جادوگره و میخواد تو رو جادو کنه! هروقت دیدیش٬ فرار کن و بیا اینجا بمن بگو!!

یادمه یکروز مامانم منو بوسیده بود و بابام هم ۱۰۰ متر اونورتر دیده بود. وقتی رسیدم پیش بابام جای بوس مامانمو با دستم پاک کردم!! یکروز هم الکی به بابام گفتم که تو کوچه علیجانی اون زنه رو دیدم و فرار کردم! بابام تشویقم کرد و بهم جایزه (پول) داد.

فکر میکنم که این اولین دروغ غرض و مرض دار و سودجویانه تو زندگیم بوده و همینجا به خاطر این برخورد فرصت طلبانه ام از خود انتقاد میکنم و اگر مادرم این نوشته را خواند و یا کسی برایش تعریف کرد٬ امیدوارم ناراحت نشه!

امیدوارم هم مادرم و هم خدا این خطای منو ببخشند و همینطور از مادرم و خدا میخام که اشتباهات پدرم را ببخشند تا شاید روحش شاد بشه.

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
behshad ( booter ) yahoo 7.5 دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 00:42 http://www.booter-rasht.blogsky.com


salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam
behshad
bye

سلام
ممنون که اومدین اینجا!
اگر فرصتی بود٬ در اولین فرصت بهتون سر میزنم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.