سیمین راست میگه: ...سمفونی شعله ها حالا یک سالش شده...
پارسال مردادماه بود که این وبلاگم رو شروع کردم و جالب اینه که اولین وبلاگم (نوشتههای یخزده) رو هم چهار سال پیش٬ مرداد ماه با شوق و ذوق خاصی (با کمک یکی از دوستان صمیمی و دوستداشتنیام ...) ساختمش و از همون موقع (بعداز ده سال دوباره) شروع به نوشتن کردم و ...
میدونی؟ هرکدوم از وبلاگهای قبلیم که لینکشون رو تو این صفحه گذاشتهام مشخصه و نمایانگر مرحله خاصی بوده که ... و عجیبه که از نوشتههای قبلیم یادداشتی را پیدا کردم که نامش را (چهار سال پیش) رقص شعلهها گذاشته بودم!
به هر حال خوشحالم که سمفونی شعلهها به یاری و کمک همه شما دوستان ادامه پیدا کرد٬ هرچند که در مسیر حرکتش٬ نامش به سمفونی و رقص شعلهها تغییر یافت و ... شاید بتوان گفت که با این تغییر نام٬ به مدار و فاز جدیدی وارد شد و ...
... و از خدا میخوام که کمکم کنه هر چی صادقانهتر ٬ آگاهانهتر و خالصانهتر بنویسم و تنظیم رابطه کنم٬ تا شاید ...
... و از شما (همه دوستان خوبم و همه خوانندگان) میخوام که اگر پیشنهاد یا انتقادی داشتید بهم بگین و اگر ضعف و خطائی ازم دیدید٬ منو ببخشید و ...
پینوشت: سعی میکنم فردا و یا بعدا بنویسم که چرا قبلا یک سالگی (تولد) سمفونی ... رو اعلام نکردم!
یک کلبه دارم تو یکی از دهاتهای نزدیک که اینترنت نداره و وقتی میرم اونجا نمیتونم وبلاگم رو بروز کنم و اینجا بنویسم!
سعی میکنم تا برف وسرما شروع نشده٬ یکخرده جمع و جورش کنم! آخه حیونکی خیلی بهم ریخته هستش و یه عالمه کار داره. منم که دست تنها هستم و بقول معروف یک دست صدا نداره! ولی خدا رو شکر که خودم دوتا دست دارم و سعی میکنم با هر دو دستم کار کنم تا ...
حتما میدونید بجای پنجشنبه و جمعه٬ اینجا شنبه و یکشنبهها تعطیل هستش. منهم میرم اونجا و تا دوشنبه نمیتونم اینجا بیام.
این کلبه هم قصههائی واسه خودش داره و اگه وقت بشه اونا رو هم مینویسم.