دختربازی یا ماشین‌بازی؟

این ماشینم رنگش آبیه٬ ولی تقریبا مثل همون مینی‌ماینری هستش که پسرخاله‌ام اون قدیما داشت و واسه دختربازی خریده بود و رنگش قرمز بودش. آخه اون باباش کارخانه‌دار بود و خودش هم پسر‌حاجی و میتونست واسه دختربازی ماشین بخره و با احساسات آدمها بازی کنه! اما کارش به نظر من درست نبود٬ آخه دخترا هم آدمند و نباید اونجوری با احساساتشون بازی میکرد و دخترها هم نباید گول ماشین اون و پسرحاجی بودنش رو میخوردند.
به‌‌هر‌حال من ماشینم رو فقط واسه ماشین‌بازی و ماشین‌سواری خریدم و خوشحالم از اینکه که هیچوقت آگاهانه با آدمها و آحساساتشون بازی نکرده و نخواهم کرد.

  پی‌نوشت ۱: ادب از که آموختم؟    از بی‌ادبان!

 پی‌نوشت ۲: هرچه کنم بخود کنم   گر همه نیک و بد کنم