دو هفته طول میکشید تا شیشه ماشینم از خارجه بیاد. آخه ماشینم خارجیه! از اداره یک مشمای ضخیم ورداشتم و بجای شیشه چسبوندم تا اگه بارون اومد ماشینم خیس نشه. ولی ماشینم خیلی یکجور دیگه شدهبود! عینهو این خانومهای خوشگل که وقتی روسری سرشون میکنند قیافهشون عوض میشه.
بعداز دوهفته که ماشین رو تحویل آقای شیشهبر دادم٬ عصری بهم زنگ زد که ماشینت حاضره و بیا ببرش! وقتی رفتم٬ گفتش باید ماشین رو هلش میدادیم و میاوردیم توی تعمیرگاه! آخه سیم گازش بریده!
خوشبختانه بغل شیشهبری یک مکانیکی هستش و ماشین رو بردیم اونجا. حالا حیوونکی ماشینم اونجا خوابیده و منتظره تا سیم گازش از خارج بیاد.
طفلکی ماشینم دلش واسه خیابونها تنگ شده٬ من هم دلم واسه ماشین جونم تنگه. |