با تعجب گفت: ا ِ ا ِ عجب آدمی هستی!! تو مو را هم از ماست میکشی!!! گفتم: نه تنها مو را٬ که حتی مژه را هم٬ از ماست میکشم.
آری! میبایستی مو و موها را از ماست بکشم. از مو و موها تار خواهم ساخت و آنگاه با این تار٬ آهنگ صداقت مینوازم و در مجاورت رقص شعلهها٬ ناخالصیهایم را خواهم سوزاند و تو٬ اگر دل و چشم و گوشت باز باشد٬ شاید بتوانی بفهمی و ببینی که یکمن ماست خالص٬ چقدر کره میدهد.
... وگرنه این موها در جریان تغییر و تحول ماست به کره٬ رشد خواهند کرد و بیشتر خواهند شد و در نتیجه٬ چیزی بجز کَره پشمالو بدست نخواهد آمد! |