چند وقتی هستش که سعی کردهام به رفتارها و برخوردها عمیقتر نگاه کنم و به دنبال علتها و انگیزهها باشم. این موضوع رو شاید بشه تو آخرین نوشتههام دید.
همونطور که تو خودکاوی و خودهیپنوتیزم هم نوشتم٬ میخواهم در مورد گذشته و حال خودم هم همینکار رو بکنم تا شاید خودم رو بهتر بشناسم و همینطور شاید کمک و تجربهای باشه برای دوستداران و رهروان خودشناسی و انسانشناسی ...
به هر حال... وقتی که گربه جوجهها ناز من رو خورد٬ را نقد و بررسی میکنم:
۱- از کجا معلوم که همون گربه (و به تنهائی) همه جوجهها را خورده باشد؟ اصلا مگر دل یک گربه آنقدر بزرگ است که بتواند ۱۲ تا جوجه را یکجا بخورد؟
۲- وقتی که گربه را با کمربند میزدم٬ این عکسالعمل خودبخودی و ناشی از عقدههای کور و حس حقارت ؛ در اثر کمربند خوردنهای من از پدرم؛ نبود؟ و آیا ناخودآگاه این عقدهها را سر ِ گربه بدبخت پیاده نکردم؟
۳- اگر گربه گرسنه نبود٬ آیا جوجههای مرا میخورد؟ (من فکر میکنم نمیخورد و این را هم تجربه حیوانداری اروپائیها نشان داده است!)
۴- این تقصیر من بوده که از جوجههایم درست مراقبت نکردم و در مورد حفاظت و امنیتشان کوتاهی کردم.
۵- ...
پینوشت: امیدوارم روح آن گربه و جوجههایم و خدایشان٬ همه اینها را بر من ببخشند.
نتیجه: قبل از تنبیه هر جانداری٬ خوب فکر کنم و همه جوانب و مسائل را بررسی کرده و از کار خودبخودی بپرهیزم.
...همه ی موارد درسته...خصوصا اینکه گربه اگر گرسنه نبود هرگز جوجه ها رو نمی خورد؛درست همون طور که اگر هیچ آدمی گرسنه نباشه دزدی هم در کار نخواهد بود!...دزد همیشه از درد می آد!!!!
...
چه عجب که به روز شدی........
سلام خوبین ؟......درسته بیشتر جاندارا همینطورن برای گرسنگی میخورن....ولی خوب خیلی ها هم گرسنگیشون هیچ وقت برطرف نمیشه......کاش یه کمربند بزرگ داشتم....آخه من عقده زیاد دارم....
درسته٬ اونهائی که گرسنگیشون برطرف نمیشه مریض هستند و باید یک کارهائی باهاشون کرد.
سلام اگر میخوای در اینترنت کسب در آمد کنی بیا به این وبلاگ ما به شما بهترین سایتهای کسب در آمد را معرفی می کنیم