وقتی یکی ازش تعریف میکنه٬ انقدر مجذوب و شیفته طرف میشه که با خودش میگه ؛ببین چه آدم روشن و فهمیدهای است که من رو کشف کرد؛ دیگه به این فکر نمیکنه که انگیزه این تعریف چی هستش و ...
فکر کنم تعریف و تمجید دیگران رو هوا قاپیدن٬ ناشی از خودکمبینی و ناشی از احساس حقارت است!
این مسئله میتونه این رو نشون بده که چهجوری در اثر ضعفهای خودمون٬ ممکنه دیگری رو بیش از حد بزرگش کنیم و یا احیانا تور و تله پهن شده رو نبینیم!
مسئله وقتی پیچیدهتر میشه که بخاطر غروری که داره٬ نه میخواهد و نه توان و ظرفیت اینرا دارد که ضعفهای خودش را ببیند و یا حتی بشنود و در موردشان فکر کند.
...من هم تا چند سال پیش کشته مرده ی این بودم که یکی ازم تعریف کنه!!وای که چه کیفی می کردم
اما حالا برعکس...