امروز بعداز کار یکنفر رو باید میرسوندم فرودگاه. وقتی که فرودگاه بودم٬ شیطونه بهم گفت تا اینجا که اومدی یک سر هم برو سوئد. منم گول شیطونه رو خوردم و رفتم یکخرده خرید کردم و همین الان رسیدم خونه.
حالا دیگه باید برم و وسائل رو جابجا کنم و بعدش هم بـِلالایم تا بتونم صبح پا شم و برم سر کار.
بخدا تقصیر من نبود که امشب نتونستم بقیه ماجرای تولد رو بنویسم٬ آخه خب شیطونه گولم زد دیگه!
بخشیده می شوید به شرطی که خیلی زود جبران کنید!!
یعنی هر چه زودتر بهتر...در ضمن خواهشا کمی در این پست جبرانی(!)پر حرفی نمایید!
درودی سبز
نمی شه یه شیطونی بیاد و گلم بزنه تا دست کم یک روز مرخصی بگیرم ؟؟؟