سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

سمفونی و رقص شعله‌ها

زندگی سرشار از شعله‌ است و در درون هر فرد آتشفشانی از شعله‌ها می‌باشد

خودکاوی و خودهیپنوتیزم!

وقتی که راجع به بچگیم و گذشته‌هام مینویسم٬ میرم تو جلد اونوقتهام و یکجورهائی همونجوری میشم و همون آدم میشم!
سعی میکنم رابطه علت و معلولی برخوردها و کارها رو در بیارم. خودم و محیط اطراف و آدمهای دوروبرم رو بیشتر بشناسم و ... ببینم که نقاط ضعف و قوتم چی بوده... اگه چیزی یا مسئله‌ای بوده که باعث عقده‌‌ای شده٬ ریشه‌یابی‌ کنم و گره‌‌های کور رو باز کنم و ... چراها و انگیزه‌ها را کشف کنم و از سطح به عمق برم ...

فکر میکنم که اگر اخیرا برخوردهایم لمپنی و اصطلاحاتم بی‌تربیتانه‌تر شده است٬ بخاطر این است  که در رابطه با زندگیم در گاراژ مینویسم. این پروسه و مرحله گاراژ٬ وضعیتی ویژه است. چرا که در بحرانی‌ترین موقعیت سنی٬ در یکی از بدمحله‌ترین مناطق تهران زندگی میکرده‌ام.

 

نظرات 10 + ارسال نظر
وحید چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 16:47

سلام
سفر به خیر
در ضمن خیلی نگران نباش( لحن صحبت)

عروسک خانوم چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 17:07 http://aroosakkhanoom.blogsky.com

سلام
افرین اینکه داری ریشه یابی نیکنی خیلی عالیه
راستی واقا گربهرو اونطوری زدیش؟؟؟
بیا ببین لاک پشتم چطوره

عروسک خانوم چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 17:08

اصلاح میکنم
نیکنی = میکنی
واقا= واقعا

سیمین روزگرد پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:48 http://ghamnamecimin.blogsky.com

...بیرون اومدن آدم ها از اون جور جاها(!)قطعا با هم خیلی متفاوته یکی می شه...!!!یکی می شه...!!!یکی هم می شه سمفونی
!
پس بودن در اون جور جاها(!)مهم نیست.مهم چطور بیرون اومدنه...

لیلوا جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:52 http://lilva118.blogfa.com


اگر این ظلال نابخرد تاریکِ فراق
برود دورترک
پوپک مستِ خیالِ دلِ من
رام تر آرامتر
می زند پر به سکوت
تا نشیند در بند
که جهان تنگ تر از
کابُکِ آویخته ی چشم تو است

اگر این ظلال نابخرد تاریکِ فراق
برود دورترک
من تو را فاصله نیست
که جهان تنگ تر از
قطره ی بارانی چشمان تو است

پای هر پیچک ناز احساس
تو مرا می بینی بازهم با آهنگ
که افق می بوسد دانه دانه گل سنگ

اگر این ظلال نابخرد تاریکِ فراق
نرود دورترک
چه کسی مرثیه ای خواهد خواند
وقت نیلوفر ٍخواب؟؟؟

سیمین روزگرد شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:23 http://ghamnamecimin.blogsky.com

همین طور تاخیرهای ادامه دار...نگران می شوم عزیز!!!لااقل از احوالاتتان بگویید و اینکه چه کاری این قدر مهم است که وقت نوشتن را ازتان می گیرد.......

یک پیرو از جنس احساس شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:31

درودی سبز
کاش می توانستم این روزها به کودکی هایم سرکی بکشم ... دلم تنگ است

بدون امضا شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:15

خوش به حالت من از کودکیم چیزی یادم نیست .

هامون و مهدی دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:33 http://khaneie-ashena.persianblog.ir

سلام خوبین ؟.......یاد اون ضرب المثل لقمان افتادم....ادب از که آموختی ؟.......خوب خیلی ها تو بهتین محیط ها بدترین آدما میشن....این یه ویژگیه خوب برای شماست.....

سیمین روزگرد دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:33 http://ghamnamecimin.blogsky.com

تشکر از اطلاع رسانی....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.