تو دستانت را به من نده٬ چرا که به گفته خودت بعداز الف٬ ب میآید...
اما مرا چه باک٬ چرا که همه درختان دستهایشان (شاخههایشان) را بسوی من دراز کردهاند و با برگهایشان سلامم میدهند.
... و این نمونه درختها٬ ذرهای از هستی است و بدین گونه است که هستی سلامم میکند و من اینچنین با هستی به وحدت میرسم. چرا که انسانم و اشرف مخلوقات
پینوشت ۱: حس و نوشتهای که برای اولین بار در سه شنبه 22 خرداد ماه سال 1386 ساعت 04:16 AM ثبت شد!
پینوشت ۲: پینوشتهای اخیر٬ مطالبی است که قبل از بازگشت مجدد و دوبارهنویسی در سمفونی ...٬ در جریان احیا و پروسه رقص شعلهها نوشتهام.
بله...درختان سخاوتند تر از هر کسی هستند...
...
آقا در مورد این پی نوشت های اخیر یه توضیح کوچولو بدین!
سلام
خیلی قشنگ و با احساس مینویسی واقعا آفرین
دیگر باورم نمی شود