دو هفته طول میکشید تا شیشه ماشینم از خارجه بیاد. آخه ماشینم خارجیه!
از اداره یک مشمای ضخیم ورداشتم و بجای شیشه چسبوندم تا اگه بارون اومد ماشینم خیس نشه. ولی ماشینم خیلی یکجور دیگه شدهبود! عینهو این خانومهای خوشگل که وقتی روسری سرشون میکنند قیافهشون عوض میشه.
بعداز دوهفته که ماشین رو تحویل آقای شیشهبر دادم٬ عصری بهم زنگ زد که ماشینت حاضره و بیا ببرش!
وقتی رفتم٬ گفتش باید ماشین رو هلش میدادیم و میاوردیم توی تعمیرگاه! آخه سیم گازش بریده!
خوشبختانه بغل شیشهبری یک مکانیکی هستش و ماشین رو بردیم اونجا.
حالا حیوونکی ماشینم اونجا خوابیده و منتظره تا سیم گازش از خارج بیاد.
طفلکی ماشینم دلش واسه خیابونها تنگ شده٬ من هم دلم واسه ماشین جونم تنگه.
می شه با ماشین خارجیه یه بوق بزنم؟؟
من هم ماشین خارجی می خوام ....
البته وقتی شیشش را درست کردی ...
-------
موفق باشی
به روز هستم
سلام...
رقص شعله ها رو که به دلیل تعطیلی وبلاگم گم کردم!اما خیلی شانسی این جا رو باز کردم که خب جواب داد خوشبختانه!
خیلی دلم برات تنگ شده بود.برای عطر قلمت و...
این قضیه ی ماشین خب یه خرده فعلا برام گنگه ولی خودش درست می شه!
...ما که ماشین خارجی نداریم.البته فرقی هم نمی کنه؛چون همین ماشین وطنی رو هم به دلیل سهمیه بندی بنزین(از دیشب تا حالا) عملا نمی شه از تو پارکینگ بیرونش آورد!!!
خارجی!اونوقت شما خودتون داخلی هستین!
درودی سبز
کمی انتظار ... به ماشینت می رسی ... اما فکر نمی کنی الان فرصت خوبی باشه برای خرید اون ماشین کوچولوی قرمز؟؟؟
ببین این ماشین واست ماشین نمی شه!
من یادمه اون چند سال پیش هم-که صاحابش یکم مرام داشت- این ماشینت خراب بود...!
قرار بود روزی یک بار بنگاری...!!